loading...
سیمرغ .آخرین اخبار فرهنگی و هنری ایران.
سیمرغ بازدید : 9 دوشنبه 08 مهر 1392 نظرات (0)

باران کوثری که در مراسم استقبال از حسن روحانی در بازگشت از نیویورک حاضر شده بود، در این رابطه با تلویزیون بی بی سی مصاحبه کرده است.

 

 

به گزارش به نقل از ایسنا، وی در این مصاحبه گفت: من دیشب (جمعه) از طریق صفحه فیس‌بوک یکی از دوستانم مطلع شدم که ۱۱ صبح آقای روحانی وارد فرودگاه مهرآباد می‌شوند. من خودم تا جایی که تونستم اطلاع‌رسانی کردم از طریق فیس‌بوک. فکر می‌کردم اگه مردم زودتر باخبر می‌شدند خیلی تعداد بیشتری هم می‌آمدند.

کوثری ادامه داد: در واقع من که وارد مسیر پاویون فرودگاه مهرآباد شدم اولین چیزی که دیدم یک‌سری نیروهای مخالف آقای روحانی بودند که خیلی آرام بودند و به نظر من واقعا قصد درگیری با ما رو نداشتند و کاغذهای مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسراییل رو کف زمین چیده بودند و شعارهای خودشون رو می‌دادند.

این بازیگر سینما افزود: جلوتر و چسبیده به درب پاویون، حامیان آقای روحانی ایستاده بودند و شعارهای «روحانی متشکریم»، «ظریف، روحانی متشکریم»، «درود بر روحانی، سلام بر خاتمی»، «هاشمی زنده باد، روحانی پاینده باد» و چندبار هم شعار «در بهار آزادی، جای شهدا خالی» سر دادند که کمی هم جو احساساتی شد.

وی گفت: درگیری شدیدی بین دو گروه پیش نیامد به جز آن کفشی که به سمت آقای روحانی پرتاب شد. فکر می‌کنم که نیروهای مخالف از جای ویژه‌ای سازماندهی نشده بودند؛ به این دلیل که خط مشی مشخصی نداشتند. خیلی کنار هم بودند و در بین ما نفوذ می‌کردند و مرگ بر آمریکا می‌گفتند ولی واقعا قصد کتک‌کاری نداشتند.

کوثری اظهار کرد: چیزی که برای خود من خیلی جذاب بود این بود که ما ۶۰۰-۷۰۰ نفر بودیم و اونا حدود ۳۰۰-۴۰۰ نفر ولی هیچکس قصد قدرت‌نمایی نداشت و نیروی انتظامی خیلی برخورد خوبی می‌کرد و جلوی شعار دادن هیچکدوم از گروه‌ها رو نمی‌گرفت و فقط مراقب بود که هیچ تنشی ایجاد نشه. به جز یکی دو تا برخورد کوچیک هیچ برخورد جدی به وجود نیومد. هر دو گروه شعارهاشون رو حتی علیه همدیگه می‌دادن و هیچ درگیری ویژه‌ای اتفاق نمی‌افتاد یعنی فضای اعتدال رو کامل آدم می‌تونست حس کنه که هر دو تا گروه کامل می‌تونستن شعارشون رو بدن و حرفشون رو بزنند.

این بازیگر سینما و تئاتر خاطرنشان کرد: بعد که آقای روحانی اومد بیرون اونها شروع کردن به نماز خوندن تو مسیری که آقای روحانی باید رد می‌شدن و اون اتفاق لنگه‌کفش هم همونجا افتاد و خوشبختانه جمعیت ما بیشتر بود و اطراف ماشین آقای روحانی رو گرفتیم و تا آخر مسیر هم اومدیم.

ارسال نظر برای این مطلب

نظرات برای این پست غیر فعال میباشد .
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 24
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 11
  • آی پی دیروز : 4
  • بازدید امروز : 10
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 10
  • بازدید ماه : 10
  • بازدید سال : 50
  • بازدید کلی : 408